سُبُلَ السَّلام



حضرت زینُ العابدین، علیِّ بنِ الحسینِ بن علیِّ بن ابی طالب علیه السلام می فرماید: "اى مردم! از خداوند بپرهیزید و آگاه باشید که به سوى او بازمی گردید و هر کسى کردار نیک و بدش را در برابر خویش خواهد یافت اگر چه دوست دارد بین او و کار ناپسندش فاصله‏اى دور باشد. خداى، شما را از خویش پرهیز داد. واى بر تو اى آدمیزاده غفلت ورز که از تو غافل نیستند، به درستى مرگ به سوى تو، بیش از هر چیز دیگرى شتاب گرفته، به راستى که شتابان به تو روى آورده، تو را می جوید و نزدیک است که تو را در رباید؛ پس به تحقیق، عمرت به سر آید و فرشته مرگ جانت را برباید و تنها به گورت خواهى رفت؛ پس جانت به تو بازگردانده شود و بى‏خواست تو دو فرشته ن و منکر بر تو درآیند براى بازپرسى و آزمونى سخت.

هان! اولین پرسش از تو، در باره پروردگار توست که او را می پرستیدى و از پیامبرى که به سویت فرستاده شده بود و دینى که بدان گرویده بودى ‏و کتابى که می خواندى و امامى که رهرو او بودى و عمرت که در چه کار به پایان رساندى و دارائى تو که از چه راهى به دست آوردى و در چه راهى خرج کردى.

بر حذر باش و مواظب خود باش و پیش از آزمون و پرسش و خبرگیرى، پاسخ را آماده کن. پس اگر مؤمن و آگاه به دین خویش، پیرو راست پیشه گان، دوستدار اولیاء خداى باشى، خداى، برهانش را در دسترس تو بگذارد و زبانت را به درست گویا سازد تا اینکه نیکو پاسخى دهى و به بهشت و خشنودى خداى بشارت داده شوى‏."*

در عنوان این حدیث در تحف العقول آمده است:  این سخن نصیحت حضرت است به یاران و شیعیانش که در هر جمعه به آنها  یادآوری می کرده است.

اما در ادامه پست قبلی و بررسی کوتاه سخنان امام (ع)، بیانات حضرت را  با توجه به همان جهت گیری که گفته شد، می توان در چند دسته طبقه بندی کرد که در اینجا فقط توضیحی درباره مورد اول می نویسم که در ارتباط با حدیث بالاست و برای شرح باقی مطالب  بی زحمت به کتاب "انسان 250" مراجعه کنید:

  • یک نوع آن بیاناتی است که خطاب به عامه مردم استو شنونده یا خواننده آن یاران نزدیک و خاص امام نیستند.
  • یک نوع بیاناتی است که خطاب به عده خاصی است که از یاران اصلی امام و معتقد به حکومت اهل بیت هستند.
  • نوع دیگر بیاناتی است که امام به طور صریح، مردم را به داشتن تشکیلات اسلامی ویژه دعوت می کند.
  • دسته دیگر بیاناتی است که  اشاره به مطالب کلی دارد و مبانی زندگی اسلامی را بیان می کند.
  • یک نوع هم آن چیزی است که در صحیفه می بینید. یعنی مجموعه از دعا ها در امور مختلف زندگی، که در ضمن این ادعیه، حضرت اگیزه زندگی اسلامی را در ذهن مردم زنده نگه می دارد.


اما دسته اول که خطاب به عامه مردم است: در اینجا حضرت دائما به آیات استناد می کند، چرا که عامه مردم ، ایشان را به عنوانِ امام نگاه نمی کنند و برای حرف های ایشان دلیل می خواهند. در همین روایتی هم که در اینجا آمده است، خطاب امام  یا ایها الناس است  که همین عمومیت بیان را نشان می دهد؛ در صورتی که در روایات دسته دوم خطاب به مومنان گفته می شود.

نکته دیگر اینکه حضرت به طور صریح دستگاه حکومت را مورد عتاب و مواخذه قرار نمی دهد و روایت بیشتر بیان معارف  و عقاید اسلامیست با زبان موعظه و با همین زبان نصیحت امام سعی می کند انگیزه شناخت مباحث اسلامی را در مخاطب خود بیدار کند( مثلادر آنجا که می گوید "هان! اولین پرسش از تو، در باره پروردگار توست که او را مى‏پرستیدى و از پیامبرى که به سویت فرستاده شده بود " که انگیزه شناخت خدا و نبوت را به مخاطب گوشزد می کند) آنگاه بعد از بیان این عقاید اصلی نکته اساسی مورد نظرشان را بیان می کنند: (دو فرشته ن و منکر در قبر) از تو درباره امامی که رهرو او بودی سوال می کنند. یعنی حضرت مساله امامت را در اینجا مطرح می کند. مساله امامت در زبان ائمه یعنی همان مساله حکومت و فرقی بین ولایت و امامت در بیانات ایشان نیست امامی که در اینجا مطرح می کنند یعنی هم آن کسی که متکفل ارشاد و هدایت انسان است در امر دین، و هم متکفل اداره امور زندگی دنیای انسان. حالا وقتی امام می فرماید از امامت در قبر از تو سوال می شود یعنی به تو می گویند که امامت را در ست انتخاب کرده بودی؟ و آن کسی که ربر جامعه ات بود آیا به راستی امام بود؟ با این مطلب مردم را نسبت به این مساله بیدار می کندو امامت را که حکومت بنی امیه اصلا مایل نبود از آن صحبتی شود، در ضمن موغظه در ذهن مردم زنده می کند. این یکی از روش های خیلی آرام امام (ع)است. البته ایشان در مورادی روش های  تند هم داشته اند.**

اینگونه است شاید این روایت  در ابتدا یک موعظه در بابا عقاید کلی بنظر بیاید اما اگر خوب دقت کنیم  می بینیم امام (ع) به صورت کاملا ضمنی، مطلب مورد نظر خود را -که صراحتا امکان بیان آن را ندارد-  آورده است و در واقع ایشان هم در مدت امامت خود به روشهای مختلف، در همان جهت تشکیل حکومت اسلامی و شناساندن این جایگاه به مردم تلاش می کند


* حدیث از تحف العقول، ترجمه حسن زاده صفحه 433 است
** تلخیص از کتاب انسان 250ساله ، فصل نهم




حتی وقتی اسم "بقیع" هم که می آید بیشتر از چند خط از امامم علی بن الحسین (ع) از ذهنم عبور نمی کند. با تخریب بارگاه مطهرش، چقدر خوب توانسته اند ایشان را در ذهن شیعیانش کمرنگ کنند. 

امام سجاد. یک صحیفه از او در ذهن دارم  و همان مساله بیماری ایشان در عاشورا  و حتی در قرآن بسر گرفتن های شب قدر هم آنقدر تند رد می شوم و آنقدر در روضه عاشورا تمرکز کرده ام  که گاهی ذهنم حتی صحیفه را هم به یاد نمی آورد و  می ماند همان بیماری ایشان.  یعنی چون ایشان در آن چندروز از محرم سال 61 بیمار بودند باید از کل امامت ایشان همین در زهن من برجسته شود؟! مطالبی که در ادامه می نویسم تلخیص بخشی از کتاب "انسان 250ساله" در این رابطه است:


توجه به اینکه هدف اصلی ائمه در طول زندگی همواره تشکیل حکومت بوده، خیلی مهم است.،تا ولایت الهی را در جهان حاکم کنند. نه اینکه فقط چند امام به این هدف نظر داشته اند و برخی دیگر از ایشان مانند امام سجاد کنج عزلت و عبادت گزیده باشند. با این دید است که می توان  حتی حوادث جزئی زندگی امام را درست تبیین کرد. 

حالا سال 61 است و  مسئولیت امامت علی بن الحسین (ع) بعد از واقعه عاشورا شروع شد. ایشان حدود 30 سال امامت کردند(61-95 ه.ق) که تمام اقدامات ایشان و حتی همان دعا های صحیفه ایشان نیز برای همین هدف مشترک بوده است. با توجه به همین هدف است که می بینیم امام در مدت امامت، تمام تلاش خود را کرده است تا قافله اسلامی را پیش ببرد. البته دوره امام سجاد(ع) کار با دشواری آغاز می شود چرا که حادثه کربلا تکان سختی به ارکان شیعه داد: کشتن پسر پیامبر، اسارت اهل بیت پیامبر.چیزی بود که دنیای اسلام را مبهوت کرد و بعد هم اتفاقاتی چون واقه حره و قیام مختار و . یعنی از نظر اخلاقی، فکری و ی جامعه زمان امام دچار فساد است و جهتگیری مردم در زندگی دیگر دینشان نیست. امام حالا باید این جامعه را بازسازی کند به همین خاطر و برای احیای همین معنویت است که کلمات حضرت بیشتز "زهد"  و "معارف" می گوید البته در غالب دعا. چراکه نه تنها دسگاه حکومت وقت، که حتی مردم هم نمی خواستند امام بی پرده حرف بزند.نتیجه این زحمات سی ساله امام سجاد این است که در دوران امام باقر(ع) می بینیم که  وضع کاملا متفاوت شد.

بنابر این امام سجاد سه کار اصلی را در مدت امامت انجام داده اند تا زمینه برای آن هدف اصلی فراهم شود: اول اینکه باید اندیشه اصیل اسلامی را برای مردم بازگو کند تا این تفکر از بین نرود و صحیفه ایشان در بازگو مردن این اندیشه نقش مهمی دارد. دوم آشنا کردم مردم با حقانیت کسانی است که حکومت باید در اختیار آنها باشد. چرا که در طول سال های بعد از وفات پیامبر، تبلیغات بر ضد خاندان ایشان و  جعل احادیث در لعن و سبّ آن ها فضای فکری جامعه را پر کرده بود. در این صورت چگونه می توان حکومتی به دست اهل بیت تشکیل داد؟

در آخر نیز امام در تلاش بود تشکیلاتی بوجود آورد که محور حرکت های ی آینده باشد. یعنی تشکیلا شیعی را که در اثر اتفاقات بعد عاشورا متلاشی شده بود را باز سازی کند. **

حالا وقتی اینگونه  به سخنان امام نگاه کنیم دیگر از آن امام بیماری که گوشه عزلت گزیده باشد خبری نیست.انشالله در پست بعدی یکی از سخنان امام را با همین دید بررسی می کنم.


در هشتم شوال های این سال ها هرچند که هنوز بارگاه ایشان امکان بازسازی ندارد، اما باید سیر ه و روش زندگی ایشان را در فکرمان بسازیم


** نقل به مضمون از کتاب" انسان 250ساله" ، فصل نهم


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مهندسی رآکتورهای هسته ای دکتر پیمان سلامتی سوالاتی که همیشه در آزمون تکه دوزی فنی و حرفه ای می آید باشگاه فرهنگی ورزشی زردپوشان فروش دامنه رنک دار سینگان تولیدکننده انواع پودر مخمل ایرانی/تامین پودر مخمل ترک 09385324434 آوای شعر من یک سوال Magnifier